سوال از انسان جواب از ارواح 5
تکامل بشر در چیست ؟
چه چيزهايي را تکامل او مي نامند ؟؟
پاسخ: خداوند چيزي را به نام بد نيافريده است .
آنچه را که شما با نام و عنوان تفهيمي (بد ) مي شناسيد .
قدرت تميز دادن و ادراکي است که خودتان آن را ساخته و پرداخته ايد .
خداوند هر چيزي را براي توازن و تعادل به طور متضاد آفريده است .
سياه را در مقابل سفيد ، شب را در مقابل روز ،
خار را در برابر گل و زيبا را در برابر زشت آفريده است .
هر کدام از اينها در نوع خود و موجوديتشان خوب و شايسته هستند
و بايستي خلق مي شدند .
زيرا هر کدام وظايفي دارند
و انرژي آن ها موجب ايجاد آن ها شده است
و بايستي تکامل خويش را ادامه بدهند .
اگر شب را به خاطر احساس ترس بد مي ناميم ،
اين به خود ما بر مي گردد و از عجز و ناتواني ما
و ترس و رعبي که داريم ناشي شده است .
اگر خار را دوست نداريم ، علتش اين است که
آن را به تمام و کمال مفيد خويش نمي دانيم .
پس اين دليل نمي شود که آن ها بد هستند .
بايد پديده ها و حتي اعمال و کردار و گفتار و پندار انسان
و ساير پديده ها را کامل و ناقص منظور کنيم .
به جاي اينکه بگوييم خار ناقص است .
زيرا او مي تواند به طور کامل زمينه تکامل ما را مقدور سازد ،
هم چنانکه خودش در تکوين عاجز از تکامل بوده است .
انسانهايي که به گفته و تعبير شما
بدکار و شرور هستند ، آن ها بد نيستند .
زيرا خداوند انسان را بد نيافريده است ،
بلکه آن ها ناقص هستند و تکاملشان کافي نبوده است
و به خاطر همين عدم تکامل ،
ماحصل نتايج و رفتار ناقص خود را
به شکل عذاب روحي حس خواهند کرد .
سوال : اگر انسان خود انتخاب کننده خوبي از بدي
يا به عبارتي کامل بودن از ناقص بودن است ،
پس بايستي هر کسي خوشبخت مي شد ، امّا چرا اينگونه نيست ؟
پاسخ: اگر تصور مي کنيد که چون هر کسي خوبي را تشخيص داده است ،
مي بايستي سعادتمند مي شد . اين فرضيه درستي نيست .
انسان اختيار تام دارد که سعادت خويش را انتخاب کند يا بدبختي خود را .
اگر محيطي را در نظر بگيريد که چندين نفر در آنجا حضور داريد
و هيچ کدامتان همديگر را نمي شناسيد ؛
اگر در چنين محيطي اتفاق ناگواري بيفتد و مثلاً آتش سوزي رخ دهد ،
شما چه مي کنيد ؟ اگر ابتداي امر براي نجات خويش جلوي ديگران را بگيريد
و آن ها را هل دهيد که خودتان ابتداي امر از پنجره يا در خارج شويد ،
مسلم است که ديگران از اين کار شما ناراحت شده و روحشان معذب خواهد شد
و اگر نجات يافتند ديگر به روي شما نگاه نخواهند کرد .
و اگر اتفاق ديگري نيز در ادامه بيفتد ،
همان روشي را پيش خواهند گرفت که شما گرفته بوديد .
در عوض اين اگر در هنگام آتش سوزي کمک کنيد که
ساير افراد عاجز و خود باخته نجات يابند و خود نيز نجات يابيد ،
مسلماً آن ها از شما راضي خواهند بود
و به هر دليلي از شما تشکر خواهند کرد .
حال خود تصور کنيد که آن ها به چه شرايطي بوده است .
اين خود انسان است که خوشبختي يا بدبختي را بر مي گزيند .
انسانهايي که ناکام از زندگي هستند ،
نتوانسته اند زمينه تکامل فکري و عملي خويش را فراهم آورند
و از اين رو در مسيري پر سنگلاخ پيش مي روند
و خويشتن را بدبخت مي شمارند .
سوال : پس در يک کلام بايد گفت که ما خودمان را به مهلکه مي اندازيم
و اگر بدبختي و فلاکتي به استقبال ما در دنيا و يا حيات ابدي خواهد آمد ،
نتيجه عملکردهاي رفتاري ، گفتاري و پنداري خود ما بوده است ، مگر نه ؟
پاسخ: بله ، کاملاً درست است .
انسان خودش هم مي تواند آزاد باشد و هم مي تواند اسير گردد .
در قضاوت نيز خود متهم و دادستان خواهد بود
و خداوند رحمت و تکامل قدرتي خويش را اينگونه ثابت کرده و مي کند .
هيچکس از خداوند عذاب نديده و نخواهد ديد .
زيرا خداوند مظهر خوبي و زيبائيهاست و زشتي و بدي و مجازات در او نمي گنجد .
اين خود ما هستيم که راه درست را از نادرست بايد تشخيص دهيم .
اگر مجازاتي برايمان متصور است ، ماحصل و نتيجه اعمال خودمان است .
طبيعي است که انسان موجودي است که داراي ذکاوت و شعور است
و اگر از اين نعمت به خوبي بهره بگيرد ،
هميشه سير صعودي تکامل را پيش خواهد گرفت .
مگر آنکه خود به دليل عدم استفاده از روح انساني
و عقب گرد به خصايص حيواني و دون ،
زمينه را براي عدم تکامل خويش را فراهم آورد .
شايد انسان از نظر ذهني به سطح حيواني بيفتد
ولي از نظر شعور و انديشه هيچگاه اين کار شدني نيست .
سوال : پس انسانها هميشه رو به جلو هستند .
اما حال اين سوال را دارم که آيا احتمال دارد
(تبهکاران و جنايتکاران ) به نحوي راه تکامل را بيابند ؟
پاسخ: اگر قدرت وجدان و شعور در اينها افزايش يابد .
راه ترقي براي آنها باز است . امّا اين گروه از انسانها غالباً ،
خود ، به نحوي ، وجدان خويش را سرکوب مي نمايند
و اجازه ايفاي نقش به ان نمي دهند که بايد شرايطي پديد آيد
(مانند رنج و ناراحتي که در جهان برزخ براي گناهانش متحمل ميشود )
که بتوانند با سازگاري با آن شرايط ، يعني طي مرحله برزخ ،
خويشتن را منطبق با سطوح ترقي و تکامل نمايند .
سوال : در انجيل خوانده ايم که خداوند از روح و ذات خويش
حضرت عيسي ( ع ) را آفريد و به خاطر همين
او را فرزند خداوند قلمداد مي کنيم .
پاسخ: عيسي زاده خداوند نيست .
عيسي از انرژي و تکامل عظيم و شگرف ماده پديد آمده است
که حکم الهي براي تکوين سريع وي مقرر بوده است .
خداوند نه زاده شده است و نه مي زايد .
بلکه موجود واجب الوجود است ...
سوال : باز در کتاب مقدس خود خوانده ايم که
روزي تمامي انسانها با کالبدشان حاضر خواهند شد .
اين همان روزي است که نامش محشر مي ناميم .
آيا به راستي اين اتفاق خواهد افتاد
که هر کسي کالبد خودش را بيابد و ظاهر شود ؟
پاسخ: روزي که محشر برپا خواهد شد همان روزي است
که تطبيق انرژي به هم خواهد خورد
و زمين و زمان درهم خواهد افتاد و از بين خواهد رفت .
تلفيق جديد انرژيها باعث خواهد شد که
قطب بندي مغناطيسي جديدي به وسيله مظهر نور و انرژي پديد آيد .
تمامي ارواح که پايدار و از خود انرژي هستند
شکل جديدي را ، با طبقه بندي و تقسيم بندي تکاملي
برحسب اعمال و ارزيابي که شده است ، پيش خواهند گرفت .
سوال : يعني زندگي نويني و شايد به شکل تازه اي شروع خواهد شد ، يا نه ؟
پاسخ: بله ، زندگي و تکامل هيچگاه پايان پذير نيست و حرکتي تسلسلي دارد .
همانگونه که خداوند ازلي و ابدي است و پاياني براي آن نيست ،
لذا قدرت و انرژيهاي حاصل از آن نيز هيچگاه از بين نخواهد رفت
و تکامل و ماهيت آن ها عوض نخواهد شد .
+ نوشته شده در جمعه یازدهم فروردین ۱۳۹۶ ساعت 9:42 توسط فریبا محمدی علوی
|